به نام خالق آرامش
آری با بالهای چیده شده در انتظار بالهایی هستم که در تمام عمر در کنارم دارمشان
بدون این که چیزی از بودن و پرارزش بودنشان بفهمم. بالهایی که هر نوزاد در اولین
روز از به وجود آمدنش آنها را دارد و حتی در نداشتنش هم نمیتواند یاد و خاطرشان
را از یاد ببرد.
آخر آن بالها که فراموش شدنی، نیستند. مگر میشود بالهایی که تو را به رشد
رسانده و اولینها را با وجودشان تجربه کردهای را از یاد ببری. بالهایی که تمام
وجودیتت را خدا از بودن آنها برپا و از شیره جانشان تغذیه کردهای.
اما با وجود داشتنشان گاهی حسرت دوری از آنها چنان وجود را مالامال از حسرت
کرده که برای رهایی از آن حاضر به رفتن هر راهی هستم. حسرتی که عطش آن
تشنگی ابدی را به قلب راه میدهد.
بالهایی که اگر با تمام وجود بخواهیشان و از وجودشان سیراب شوی قطعاً راه به
آسمان بهشتی مییابی و در پهنه دلش چنان به اوجی خواهی رسید که تا کنون
حتی پرندگان تیزبال هم نرسیدهاند.
درباره این سایت